پسرم عشق سربازیه یه روز که خونه مامان جون بودی و دایی مسعود خونه نبود رفته بودی لباسای دایی مسعود رو پوشیده بودی به مامان جون گفته بودی ازت عکس بگیره بعدش برا من فرستادی و زنگ زدی به من با اون شیرین زبونیت گفتی مامان برات تلگرام کردمش عکسامو نگاه کن ...
امروز یکشنبه 10/11/95که دارم این پست رو برات میذارم مصادفه با دهمین روز از حادثه تلخ آتش سوزی مجتمع پلاسکو که جمعی از آتش نشانان کشورمان جان خود را از دست دادند . روحشان شاد اینجا شما رو به مناسبت روز آتش نشانی برده بودند آتش نشانی که تو از همون موقع عاشق آتش نشانی شدی و همیشه میگی من میخوام آتش نشان و پلیس بشم .بعد از حادثه پلاسکو میگی مامان آتش نشانا همیشه جونشون در خطره ...